بویِ بهار نارنج
چایِ قند پهلو
قلیان با طعم هلو
فالِ حافظ تو کافههای شلوغ
رفتنِ زیارت بدونِ وضو
جمعهها ، قرارهای سرِ کوه
سینما
تاریکی
رفتن مدرسه به دروغ
تختِ نرد
کری کری
بردنِ شرطِ بستنی
کوچههای بن بست
دودِ سیگارهایِ دزدیِ بهمن
یک تابستان
بویِ دریا
دست در دستهایِ تو
بوسه هم بوسههای تو
آخرین روز
هوسِ کلوچه ی نادری
رویِ شنها نوشتن
کمی زندگی
کمی زندگی ...
اسپند دود میکنم....
این خاطرات نباید چشم بخورند
نیکی فیروزکوهی
طبقه بندی:
شعر، دنبالک ها:
لینک به این مطلب،
ارسال به
|